برای مریم!
جمعه ی هفته ای که گذشت ، عروسی پسر عموی من ، احمد آقابود با عطیه خانم . داداش بزرگ مریم جون . مریم جونم ، جای داداشی خالی نباشه . با اینکه هنوز فرزاد عزیزم ، زن نگرفته و پیش ماست ولی وقتی خودمو جای تو میگذارم میتونم بفهممت . بعد از سال ها زندگی تو خونه ی پدری و با هم بودن ، هر کسی می ره دنبال زندگی خودش . وقتی فکر میکنم به روزی که داداشم داماد میشه و میره دنبال زندگی خودش ، هم خوشحال میشم و هم دلم میگیره . خوشحال چون بالاخره سر و سامون گرفته و ناراحت از اینکه، دیگه مثل قبل نمی تونه با ما باشه . اما خداروشکر خاصیت ما آدما اینه که خیلی زود به همه چیز عادت می کنیم ... انشالله همه ی جوونا خوشبخت بشن ، مخصوصا خودت که خیلی عزیزی مر...
نویسنده :
مامان
23:11